درباره وبلاگ

سلام به خونه ی من خوش اومدی@ @@@@@@@@@@@@@@@@ آفرین باد بر مرگ آفرین باد بر مرگ که با دست های سیاهش تو را خواهد کشت @@تنهایی@@
آخرین مطالب
نويسندگان
دروغ دوست داشتنی
عشق،نفرت،حسرت
سه شنبهبرچسب:, :: 4:27 بعد از ظهر ::  نويسنده : فاطی       

نمیدونم واسه چی دوست دارم
چطوری این همه بی قرارتم

تو که هیچوقت پیش من نمیمونی
چرا پس حس میکنم کنارتم

نمیدونم واسه چی دوست دارم
نمیدونم چرا عاشقت شدم

یه چیزی بگو بهم امید بده
نذار این حسو بگیرم از خودم

نمیدونم نمیدونم واسه چی تو رو میخوام
نمیدونم نمیدونم چرا میلرزه صدام

تو به من همیشه بی توجهی
نمیدونم نمیدونم چرا دنبالت میام

نمیدونم نمیدونم واسه چی تو رو میخوام
نمیدونم نمیدونم چرا میلرزه صدام

تو به من همیشه بی توجهی
نمیدونم نمیدونم چرا دنبالت میام 

عاشق دلخسته


دو شنبهبرچسب:, :: 4:52 بعد از ظهر ::  نويسنده : فاطی       

 

عاشق دلخسته


چهار شنبهبرچسب:, :: 2:46 بعد از ظهر ::  نويسنده : فاطی       

عاشق دلخسته


چهار شنبهبرچسب:, :: 2:42 بعد از ظهر ::  نويسنده : فاطی       

عاشق دلخسته


سه شنبهبرچسب:, :: 12:26 قبل از ظهر ::  نويسنده : فاطی       

  چرا حس می کنم هستی کنارم؟ 


چرا این رفتن و باور ندارم؟


چرا گم میکنم روز و شبامو؟


چرا حس میکنم داری هوامو؟



چرا هستی میون خواب و رویام؟

 
چرا پر میشه تو حرم نفس هام؟



دارم نفس نفس نبودنت رو کم میارم 


میخوای بری تو رو به این ترانه می سپارم


ولی نـــــــــــرو


نرو بمون


نرو که جز تو چاره ای به جز خودت ندارم


نرو بمون


نرو بمون کنارم



آخه ترانه هام همش بهونتو می گیرن 


اگه بری همه کهنه میشن بی تو می میرن


اگه بری چشامو پشت جاده جا میذارم


اگه بری خوده بارون میشم برات می بارم



دارم نفس نفس نبودنت رو کم میارم 


میخوای بری تو رو به این ترانه می سپارم


ولی نـــــــــــرو


نرو بمون


نرو که جز تو چاره ای به جز خودت ندارم


نرو خیال نکن بدون تو دووم میارم

 

عاشق دلخسته


یک شنبهبرچسب:, :: 3:35 بعد از ظهر ::  نويسنده : فاطی       

 

عاشق دلخسته


یک شنبهبرچسب:, :: 2:41 بعد از ظهر ::  نويسنده : فاطی       

 

عاشق دلخسته


جمعهبرچسب:, :: 6:35 بعد از ظهر ::  نويسنده : فاطی       

حتما حتما این داستانوبخونین خیلی قشنگه
 
من که دیوانه وارگریه کردم
 
بخونیدنظرتونم بگید
عاشق دلخسته

ادامه مطلب ...


جمعهبرچسب:, :: 4:19 بعد از ظهر ::  نويسنده : فاطی       

 گوش به زنگتم چشام به در خیره /   به انتظارم تا بیای نگو به من دیره

که من دیگه طاقت ندارم / آخه به دوری تو یه نفر عادت ندارم

منو ببخش اگه به تو شک می کردم / اگه زنگ می زدی گوشی رو روت قطع می کردم

اگه خواسته هاتو نشنیده رد می کردم /  یا از عشق کس دیگه تب می کردم

همیشه حق با تو بودو اینو تازه فهمیدم / که این منم که الکی به تو فاز بد می دم و

حق می دم که ازم بدت بیاد و بخوای نپلکم دور و ورت زیاد

ولی بدون که بی تو داغون داغونم  / با تو زندگیم ایده آله آروم آرومم  

نباشی حتما باید یه قرصی چیزی باشه / تا شبها بتونم خودمو با اون بخوابونم

اگه دیگه نداری روم هیچ میلی / اگه منو نمی خوای نداره هیچ عیبی

ولی اینو بدون عزیزم / من هنوزم / دوست دارم خیلی

اینو می دونم که خیلی گله داری ازم / داری خاطرات گریه داری ازم و

هرکاری بکنم و هر چقدر هم بهت من محبت بکنم هی بنالی ازم

می دونم نداری ازم دل خوشی / دل من تنگه برا تو دل تو چی؟

برام می تپه برام تنگ میشه؟ /  یا دوست داری دلم بیشتر از این تنبیه شه؟

اگه که نه یالا بگو پس کوشی؟ چرا یه میس کال هم ندارم از گوشیت؟

چرا اصلا به من هیچ حسی نداری؟ /  چرا سعی نمیکنی ازم حرصی در آری؟

اگه دیگه نداری روم هیچ میلی / بدون مثل تو نیستم و می خوامت خیلی

اگه منو نمی خوای نداره عیبی / نه من مثل تو نیستم چرا بی میلی

اگه دیگه نداری روم هیچ میلی / اگه منو نمی خوای نداره عیبی

ولی اینو بدون عزیزم / من هنوزم / دوست دارم خیلی

اگه دیگه نداری روم هیچ میلی / اگه منو نمی خوای نداره عیبی

ولی اینو بدون عزیزم / من هنوزم / دوست دارم خیلی

 

چته؟ چقدر فاصله میگیری؟ چرا با من یه فاز تازه نمیگیری؟

چرا وقتی می بینی پشیمونم منو نمی بخشی یکم ساده نمی گیری؟

یادته؟ همیشه چه تو دعوا و آشتی تو سخت ترین شرایط هام هوامو داشتی

منو دور نمیزدی سرم غر نمیزدی / با این که لیاقت از من بهترها رو داشتی

حالا تو نیستی بدم به کی تکیه؟ با کی درمیون بذارم یکی یکی

مشکلاتی که دارمو بی تو حل نمیشه؟ / بی تو مشکلاتم بیشتره و کم نمیشه

پس بیا بگو منو می بخشی / چرا فکر می کنی تو دلخوشیم بی نقشی؟

وقتی می دونی چقدر بی تو  روحیه ام خرابه / دیگه دلم طاقت یه لحظه دوریتم نداره

اگه دیگه نداری روم هیچ میلی / اگه منو نمی خوای نداره عیبی

ولی اینو بدون عزیزم / من هنوزم / دوست دارم خیلی

اگه دیگه نداری روم هیچ میلی / اگه منو نمی خوای نداره عیبی

ولی اینو بدون عزیزم / من هنوزم / دوست دارم خیلی

 

عاشق دلخسته


سه شنبهبرچسب:, :: 10:3 بعد از ظهر ::  نويسنده : فاطی       

 همه میان دردامومیخونن ومیرن امابجزتوکه ازهمه مهم تری کاش بیای برای یه لحظه خسته

شدم ازاین همه انتظار

 

عاشق دلخسته


سه شنبهبرچسب:, :: 9:59 بعد از ظهر ::  نويسنده : فاطی       

 نمیدونم این روزاچرااینجوری شدن دلم پرازغم شده

 

حتی نفس کشیدنم

عذاب آوره 

 

عاشق دلخسته


سه شنبهبرچسب:, :: 9:44 بعد از ظهر ::  نويسنده : فاطی       

خدایا عاشقم کرد و حالا از بودنم سیره

 

داره دل میکنه میره بهم میگه پشیمونه


دلی که عاشق من بود یه جای دیگه ای گیره


خودش با من نمیمونه میگه تقدیر ما اینه


میزاره گردن قسمت گناهش رو نمیبینه


چه حالی دارم این شبها چه روزای بدی دارم

 

عاشق دلخسته


سه شنبهبرچسب:, :: 9:42 بعد از ظهر ::  نويسنده : فاطی       

 

 هنوز داغم نمیفهمم دوباره پشت پا خوردم

بهم میگفت دوسم داره، گذاشت و رفت و جا خوردم


مثل یه آدم گیجم، به یه نقطه شدم خیره


ازم دلخور نبود اما، چرا نگفت داره میره


چقدر ساکت برید از من، ندیدم که معطل شه


معمای عجیبی بود، چقدر خوبه اگه حل شه


نه اشکش رو در آوردم، نه از عشقم فراری بود


یعنی هر چی بهم میگفت، تمومش سر کاری بود

عاشق دلخسته


سه شنبهبرچسب:, :: 9:15 بعد از ظهر ::  نويسنده : فاطی       

میخوام برم ازپیش توازم نمی خوای بمونم دوسم نداری بخدادوسم نداری میدونم

عاشق دلخسته


سه شنبهبرچسب:, :: 8:55 بعد از ظهر ::  نويسنده : فاطی       

 

 

عاشق دلخسته


سه شنبهبرچسب:, :: 8:52 بعد از ظهر ::  نويسنده : فاطی       

چرا امروزم مثل دیروز و فرداست، این چه تقدیر سیاهیه خدایا


بزار این سوال و از خودت بپرسم، این تقاص چه گناهیه خدایا


با توام آی روزگاری که گرفتی، از دل ساده ی من دلخوشی هاشو


فکر کنم من و تو من بعد بی حسابیم، آی زمونه بیا بی خیال ما شو


چرا اون ابر سیاه بی کسی، سایه هاش رو بخت تیره ی منه


چرا جز دلتنگی و دلواپسی، در خونمو کسی نمیزنه نمیزنه


این روزای بد بیاری که همیشه، واسه من مثل یه شب تاریک و سرده


اگه یک روزم بخواد بره از اینجا، از همون راهی که رفته بر میگرده


دیگه هیچ چیزی ازم نمونده دنیا، جز همین جونم که مونده کف دستت


این که چیزی نیست دیگه ته مونده هاشه، همینم بگیرش از من ناز شستت

 

 

عاشق دلخسته


سه شنبهبرچسب:, :: 8:49 بعد از ظهر ::  نويسنده : فاطی       

 مانده ام تنهای تنها آنقدرتنهاکه حتی کسی برای پرکردن جای خالیش

نزدیکم نمی شود چه کسی میداندفرداچه خواهدشدامامن میدانم فرداهم

همچون امروز غمناک وپرازغم ودلشکستگیست الآن چندسال است چنین

روزهاراطی میکنم اماهیچ وقت فردانمی شود

 

 

عاشق دلخسته


سه شنبهبرچسب:, :: 8:43 بعد از ظهر ::  نويسنده : فاطی       

 

 

 

عاشق دلخسته


دو شنبهبرچسب:, :: 9:6 بعد از ظهر ::  نويسنده : فاطی       

عاشق دلخسته


دو شنبهبرچسب:, :: 8:54 بعد از ظهر ::  نويسنده : فاطی       

 

عاشق دلخسته


دو شنبهبرچسب:, :: 7:46 بعد از ظهر ::  نويسنده : فاطی       

 دلم گرفته می خوام گریه کنم امانمی شه

عاشق دلخسته


یک شنبهبرچسب:, :: 9:7 بعد از ظهر ::  نويسنده : فاطی       

 

 

 

عاشق دلخسته


یک شنبهبرچسب:, :: 9:4 بعد از ظهر ::  نويسنده : فاطی       

 

 

 

عاشق دلخسته


یک شنبهبرچسب:, :: 8:57 بعد از ظهر ::  نويسنده : فاطی       

 

عاشق دلخسته


یک شنبهبرچسب:, :: 8:55 بعد از ظهر ::  نويسنده : فاطی       

 

عاشق دلخسته


یک شنبهبرچسب:, :: 7:29 بعد از ظهر ::  نويسنده : فاطی       

غم تنهایی هیچ وقت پایدارنمیمونه امامیشه خودت بخوای که

پایداربمونه

 

عاشق دلخسته


شنبهبرچسب:, :: 9:5 بعد از ظهر ::  نويسنده : فاطی       

خداحافظ همین حالاکه من تنهای تنهایم خدابهت قول میدم بهت قول میدم میگذرم ازهمه چی خیلی آسون 

عاشق دلخسته


پنج شنبهبرچسب:, :: 8:21 بعد از ظهر ::  نويسنده : فاطی       

دلم برای کسی تنگ است که او دلش برای من تنگ نیست.

چشم انتظار کسی هستم که او چشم انتظار من نیست.

دلم برای کسی تنگ است که او دلش برای من تنگ نیست.

اشکهایم برای کسی جاریست که او قطره اشکی هم برای من نمیریزد.

دلم بی تابش است اما او بی توجه به بی تابی هایم است.

اشکهایم باز جاریست . دستای سردم می لرزند. نمیتونم بنویسم. خندیدن و گم کردم.

دلم میخواد ازین شهر برم. برم یه جای دور. جایی که هیچ آدمی نباشه. ازینجا خسته ام. از آدمای بی احساس گریزونم. دیگه طاقت شکستنو ندارم.

خسته ام خیلی خسته . حالم روز به روز بدتر میشه

عاشق دلخسته


سه شنبهبرچسب:, :: 5:1 بعد از ظهر ::  نويسنده : فاطی       

عاشق دلخسته


سه شنبهبرچسب:, :: 4:21 بعد از ظهر ::  نويسنده : فاطی       

دفترخاطراتم راورق میزنم تاشایدقسمتی ازآن بدون دردورنج باشد

عاشق دلخسته


سه شنبهبرچسب:, :: 4:19 بعد از ظهر ::  نويسنده : فاطی       

عاشق دلخسته


سه شنبهبرچسب:, :: 2:20 بعد از ظهر ::  نويسنده : فاطی       

عاشق دلخسته


سه شنبهبرچسب:, :: 2:16 بعد از ظهر ::  نويسنده : فاطی       

آدم ها می آیند، زندگی می کنند، میمیرند و میروند …
اما فاجعه ی زندگی تو آن هنگام آغاز میشود که آدمی میرود اما نمیمیرد؛
میماند و نبودنش در بودن تو چنان ته نشین میشود
که تو میمیری درحالی که زنده ای …

عاشق دلخسته


دو شنبهبرچسب:, :: 3:56 بعد از ظهر ::  نويسنده : فاطی       

لحظه های تنهایی چه دیر میگذرد.....

دلم را به درد می آورد و مرا از زندگی خسته میکند!

شاید این سرنوشت من است که اینگونه دلشکسته باشم....

آهنگ زندگی غمگین شده ، لحظه ها هم نفس گیر شده.....

آهنگی به سبک سکوت و یک غم بی پایان در قلب تنهایم...

چه دیر میگذرد این لحظه های سرد ،

دیر میگذرد و اعماق دلم را میسوزاند....

حال و هوای این لحظه به رنگ غروب است ،

آه که چقدر این دنیا سوت و کور است!

من یک قلب شکسته در سینه دارم ،

قلبی که مدتهاست گرفتار یک سکوت بی پایان است....

دلم میخواهد سکوت قلبم را بشکنم اما بغض غریبی گلویم را گرفته است....

در حالی که بغض گلویم را میفشارد این چشمها نیز برای خود میبارد....

ببار ای چشمهای گریانم ، تا میتوانی اشک بریز و دلم را خالی کن....

ببار که دلم بدجور گرفته است.....

ای غروب تلخ تو دیگر بیخیال من شو.....

نیا که دیگر طاقت غمهایت را ندارم...

چه سخت است این زندگی ، چه تلخ است این لحظه ها ،

چه سرد است هوای قلبم.....

لحظه ها چه دیر میگذرد اما عمرم مثل باد میگذرد.....

کسی نیست اینجا ، من هستم و یک قلب تنها.....

لا به لای این غمها نه شادی هست و نه لبخندی!

رنگ شادی را فراموش کرده ام ،

دلم را به طلوع فردا خوش کرده ام.....

شب آمده و دل پر از دردم را خاموش کرده!

من هستم و یک قلب تنها ...

زندگی خسته میکند!

شاید این سرنوشت من است که اینگونه دلشکسته باشم....

آهنگ زندگی غمگین شده ، لحظه ها هم نفس گیر شده.....

آهنگی به سبک سکوت و یک غم بی پایان در قلب تنهایم...

چه دیر میگذرد این لحظه های سرد ،

دیر میگذرد و اعماق دلم را میسوزاند....

حال و هوای این لحظه به رنگ غروب است ،

آه که چقدر این دنیا سوت و کور است!

نمیخواهم که بگویم غمگینم ، نمیخواهم که احساس کنم که نا امیدم

من یک قلب شکسته در سینه دارم ،

قلبی که مدتهاست گرفتار یک سکوت بی پایان است....

دلم میخواهد سکوت قلبم را بشکنم اما بغض غریبی گلویم را گرفته است....

در حالی که بغض گلویم را میفشارد این چشمها نیز برای خود میبارد....

ببار ای چشمهای گریانم ، تا میتوانی اشک بریز و دلم را خالی کن....

ببار که دلم بدجور گرفته است.....

ای غروب تلخ تو دیگر بیخیال من شو.....

نیا که دیگر طاقت غمهایت را ندارم...

چه سخت است این زندگی ، چه تلخ است این لحظه ها ،

چه سرد است هوای قلبم.....

لحظه ها چه دیر میگذرد اما عمرم مثل باد میگذرد.....

کسی نیست اینجا ، من هستم و یک قلب تنها.....

لا به لای این غمها نه شادی هست و نه لبخندی!

رنگ شادی را فراموش کرده ام ،

دلم را به طلوع فردا خوش کرده ام.....

شب آمده و دل پر از دردم را خاموش کرده!

من هستم و یک قلب تنها ... 


عاشق دلخسته


دو شنبهبرچسب:, :: 3:48 بعد از ظهر ::  نويسنده : فاطی       

گاه باران همه دغدغه اش باریدن نیست . از غصه تنها شدنش می بارد

 

عاشق دلخسته


سه شنبهبرچسب:, :: 3:2 بعد از ظهر ::  نويسنده : فاطی       

 

 

حس آرامش

به آغوش تو محتاجم برای حس آرامش ..

برای زندگی با تو پر از شوقم ! پر از خواهش ..

به دستای تو محتاجم برای لمس خوشبختی ..

واسه تسکینه قلبی که براش عادت شده سختی ..

به چشمای تو محتاجم واسه تعبیر این رویا ..

که بازم میشه عاشق شد تو این بی رحمی دنیا ..

به لبخند تو محتاجم که تنها دلخوشیم باشه ..

بذار دنیای بی روحم به لبخند تو زیبا شه ..

به تو محتاجم و باید پناه هق هقم باشی ..

همیشه آرزوم بوده که روزی عاشقم باشی ..

 

عاشق دلخسته


سه شنبهبرچسب:, :: 2:58 بعد از ظهر ::  نويسنده : فاطی       

 

عاشق دلخسته


سه شنبهبرچسب:, :: 2:52 بعد از ظهر ::  نويسنده : فاطی       

 

عاشق دلخسته


دو شنبهبرچسب:, :: 5:49 بعد از ظهر ::  نويسنده : فاطی       

 

عاشق دلخسته


یک شنبهبرچسب:, :: 1:27 قبل از ظهر ::  نويسنده : فاطی       

 

دلقک همیشه میخنده و همرومیخندونه اما وقتی شادی تموم میشه دلقکم غمگین میشه حالامنم مثل دلقکم وقتی هستی خندونم وقتی میری غمگینم

 

 

عاشق دلخسته